_ پر پرواز کودکتان را نچینید
زمانیکه کودک از لحاظ رشدی به مرحلهای رسید که توانست اسباببازیهایش را در سر جای خود قرار دهد، بشقابش را از روی میز غذا بردارد و ببرد و خودش لباس بپوشد، بگذارید این کارها را خودش انجام دهد. سپردن مسئولیت به بچهها برای عزتنفس آنها (و سلامت روانی شما) لازم است.
_ انرژی خود را صرف مسائل مهم کنید
کودکان نمیتوانند تعداد زیادی قاعده و قانون را هضم کنند و در مواجهه با قوانین بیشمار، بیعلاقه و بیتوجه میشوند. بحث دربارهی مسائل پیشِ پاافتادهای مثل انتخاب لباسشان یا حرف بدی که در موقعیت خاصی از دهانشان بیرون آمده است را فراموش کنید. تمرکز خود را بر قانونهای واقعا مهمی مثل ممنوعیت برخورد فیزیکی با دیگران، گفتار گستاخانه یا دروغ گفتن بگذارید.
_ با کودکانتان بازی کنید
_ هر روز با هم کتاب بخوانید
این کار را از وقتی که هنوز نوزاد است آغاز کنید، بچههای کوچک عاشقِ گوش دادن به صدای والدین خود هستند.
_ هر روز زمانی مخصوص برای او داشته باشید
_ وقت گذراندن با پدر را ترغیب کنید
بچههایی که پدرانشان با آنها وقت میگذرانند در مدرسه عملکرد بهتری دارند، با موفقیت بیشتری مسائل خود را حل میکنند و به طور کلی با مسائلی که در طول زندگی با آن مواجه خواهند بود، بهتر روبهرو میشوند.
_ وقتی مرتکب خطایی شدید به آن اعتراف کنید
این روش بهترین راهی است که به بچهها نشان میدهد چطور و چهوقت باید عذرخواهی کنند.
_ در روش زندگیتان کمی بیشتر مراقب محیط زیست باشید
کمتر زباله تولید کنید، مواد را برای بازیافت جدا کنید، از وسایل دور ریختنی به نحو تازه استفاده کنید، در مقابل حیوانات و گیاهان اطراف خود مسئولیت نشان دهید
_محبت خود را به همسرتان در مقابل کودکان نشان دهید
_ به تفاوتهای خود و همسرتان در روشهای فرزندپروری احترام بگذارید
بهتر است هر دو نفر از شیوهی یکسان تربیتی بهره ببرند زیرا وجود تضاد در این رویه بیش از راهکارهای کمی غلط یکی از والدین به کودک آسیب وارد میکند.
_ رضایت خود را از کارهای خوب فرزندتان به او نشان دهید
_ پشت سر کودکتان حرف بزنید
مثلا وقتی فهمیدید پشت در ایستاده از او پیش همسرتان تعریف کنید تا او یواشکی بشنود.
_ به خودتان استراحت بدهید
اگر آنقدر خستهاید که نمیتوانید آشپزی کنید و از سر راه غذایی آماده میخرید احساس نکنید که پدر یا مادر بدی شدهاید.
_ در برابر بیاحترامی فرزندتان قاطعانه عمل کنید
هرگز به فرزندتان اجازه ندهید با شما یا هر فرد دیگری گستاخانه صحبت کند
_ سه سؤال «تو-محور» را هر روز از فرزندتان بپرسید
هر روز سه سؤال که مخاطب آن فرزندتان باشد را از او بپرسید. «در مدرسه بهت خوش گذشت؟»
«در مهمانی چه کارهایی کردی؟»، «فردا بعدازظهر کجا میخواهی بروی؟»
_ این ترفند «شجاعت» را به فرزندتان بیاموزید
نگاه کردن به چشم
به آنها بگویید که همیشه به رنگ چشمهای دیگران دقت کنند. هدایت توجه کودکان به چشم دیگران باعث برقراری تماس چشمی با آنها میشود و به یک کودک مُردد کمک میکند با اعتمادبهنفستر به نظر برسد
_ فرزندتان را لوس بار نیاورید
هیچ کودکی مرکز جهان خلقت نیست و همین طرز فکر را به او منتقل کنید.
_ به آنها توضیح دهید چرا ارزشها مهم هستند
_ هر شب وقت شام «حلقهی سپاسگزاری» تشکیل دهید
_ از جنگ بر سر غذا اجتناب کنید
_ حداقل یک وعدهی غذایی را خانوادگی میل کنید
_تمام فرزندانتان را به یک اندازه دوست داشته باشید
_ تلویزیون را در هال قرار دهید
تحقیقات مکررا این موضوع را نشان دادهاند که بچههایی که در اتاق خود تلویزیون تماشا میکنند وزن بیشتری دارند، کمتر میخوابند، نمرات کمتری در مدرسه میگیرند و مهارتهای اجتماعی ضعیفتری دارند.
_زمینهی فعالیت بدنی فرزندتان را فراهم کنید
_ از لبخند فرزندتان محافظت کنید
_ از کرم ضدآفتاب مخصوص کودکان استفاده کنید
ار خمیردندان بگذارید که استفاده از آن را فراموش نکنید.
_ نوزادتان را زمانی که خوابآلود است در جایش بگذارید
زمانی که خوابآلود است اما هنوز به خواب نرفته، میتوانید او را در جایش بگذارید. با این روش او میآموزد که بتواند خودش را برای خواب آرام کند. این کار از مشکلات احتمالی خوابِ او در آینده میکاهد.
در زندگی هر فرد باید باران خوشبختی ببارد آیا احساس می کنید که این باران خوشبختی را در زندگی تجربه کرده اید؟ پیش بینی های شخصی هر فرد ممکن است مثبت یا منفی باشد. البته جای تعجب نیست که ذهن ما عملکرد روانشناسانه خود را ارتقا دهد.
ما می توانیم استرس، افسردگی و اضطراب را تشخیص دهیم. استرس و افسردگی هر دو می تواند باعث بیماری های قلبی و حملات قلبی شود. افرادی که شغل سنگین دارند و فشار کاری آن ها بالاست، 50 درصد بیشتر در معرض این بیماری هستند.
مباحث زیادی در مورد میزان پول و رابطه آن با خوشبختی مطرح شده است. به نظر می رسد که ثروت هیچ ربطی به خوشبختی ندارد. طبق مطالعات انجام شده در سال 1957 تقریبا 35 درصد از جمعیت خودشان را افراد شادی می دانستند. امروزه 30 درصد از آن ها خودشان را شاد می دانند .یعنی این میزان 5 درصد کاهش داشته است .
حقیقت اینجاست که تحقیقات جدید نشان می دهد پول تاثیر کمی روی خوشبختی دارد و افرادی که به اندازه کافی ثروتمند هستند و می توانند نیازهای اولیه مثل غذا خوراک و پوشاک و سلامت خود را تامین کنند، میزان شادی آن ها به مراتب بیشتر از انسان های فقیر است اما بعد از نیاز های اولیه، ثروت بیشتر دیگر ربطی به خوشبختی نخواهد داشت.
مطالعه روی 100 فرد ثروتمند انجام شده که نشان می دهد آن ها نسبت به شهروندان معمولی خوشحال تر و خوشبخت تر هستند و همین طور نشان می دهد که شادی آن چیزی نیست که شما می خواهید، بلکه آن چیزی است که باید برایش تلاش کنید.
آن ها خودشان را دوست دارند :
آن ها از لحاظ احساسی و جسمی در سلامت کامل به سر می برند و باور دارند که باید اخلاق گرا و باهوش باشند و آن ها بهتر از دیگران قادرند تا با مردم کنار بیایند.
افراد شاد احساس کنترل شخصی بیشتری دارند و احساس قدرت می کنند :
به همین دلیل مایلند که در محل کار و مدرسه بهتر ظاهر شوند و استرس خود را کنترل کنند .
افراد خوشبخت تمام عقاید خود را بیرون می ریزند :
افراد خوشبخت روابط نزدیکی دارند و آن ها معمولاً خواسته های خود را به طور واضح بیان می کنند. معمولاً افراد متاهل آن ها از افراد مجرد شان خوشبخت ترند اما هیچ گاه برای ازدواج خودشان را به سختی نمی اندازند. آن ها به روابط خود اعتماد دارند و به دیگران نیز برای شاد تر بودن کمک می کنند.
افراد شاد خوش بین هستند :
آن ها منتظرند همیشه اتفاقات خوب برای آن ها رقم بخورد و گاهی اوقات احساس هیجان بسیار زیادی در مورد خودشان دارند . همیشه نیمه پر لیوان را می بینند و سعی می کنند که وقایع را از راه مثبت تفسیر کنند.
افراد شاد و خوشبخت استقلال روحی روانی دارند :
آن ها بر روی مسائل زندگی تمرکز می کنند و آماده اند تجربه های جدید کسب کنند. آنها معمولا از لحاظ معنوی قوی هستند و مطالعات نشان می دهد که افراد معنوی دو برابر افراد دیگر احساس شادی می کنند.
افراد خوشبخت و شاد معمولاً زندگی متعادلی دارند :
آن ها زمان مخصوصی را وقف کار، بازی و رسیدن به امور معنوی می کنند و بازخورد های خوبی از دیگران دریافت می کنند. افراد شاد خلاق هستند و از دید خودشان به مشکلات نگاه می کنند. سعی می کنند که از راه های خلاقانه مشکلات را حل کنند و معمولا ایده های جدید را ارائه می کنند و چیزهای جدید را یاد می گیرند.
افراد شاد مهربان هستند :
مهربان بودن روحیه را بالا می برد و سطح شادی را افزایش می دهد. افراد مهربان روح بخشنده ای دارند و از کمک کردن به دیگران حتی از راه های کوچک لذت می برند. همین کمک کردن باعث شادی و خوشبختی بیشتر در وجود آن ها می شود.
اگر با افراد شاد و خوشبخت صحبت کنید، متوجه می شوید که هیچ کلام منفی در صحبت هایشان وجود ندارد و آن ها همیشه لبخند می زنند و انرژی مثبت برای اطرافیان هستند.
این افراد در زمان حال زندگی می کنند :
افراد شاد به گذشته فکر نمی کنند و نگران آینده نیستند. آن ها کاملاً در زمان حال زندگی می کنند و از آن لذت می برند. آن ها قدردان گذشت بوده و امیدوار به آینده می باشند.
زندگی کردن در زمان حال استرس را کاهش می دهد و باعث می شود قدردانی و بخشندگی آن ها افزایش پیدا کند و همچنین مهارت اجتماعی و خلاقیت آن ها نیز با این کار در سطح بالایی قرار می گیرد. سلامت جسم و ذهن هرگز به گذشته فکر کردن یا نگرانی در مورد آینده نیست. راز موفقیت این است که به طور هوشمندانه در زمان حال زندگی کنید .
آن ها بیشتر از مشکلات به فرصت ها توجه می کنند :
ان گونه افراد خودشان را درگیر دردسر ها و نتایج منفی نمی کنند و سعی می کنند که به جای آن به فرصت های پیش آمده در چالش های زندگی توجه کنند. افراد شاد زندگی را همان گونه که هست قبول می کنند و راحت گیر هستند و از چالش ها به عنوان تجربه ای برای قوی تر شدن نسبت به قبل استفاده می کنند.
آن ها شادی را در چیزهای کوچک می بیند :
بسیاری از این افراد فکر می کنند که خوشبختی و شادی نیازمند موفقیت های بزرگ می باشد اما افراد شاد می توانند در کوچک ترین چیز ها شادی و خوشبختی را پیدا کنند.
حتی با تابیدن نور آفتاب روی صورتشان، خشک شدن لباس ها، سلامت اعضای خانواده، بوی یک غذای تازه و هر چیز لذت بخش دیگری می توانند احساس شادی کنند و مطالعات نشان می دهد که شادی های بزرگ مثل ارتقای شغلی برای این افراد همان قدر زیبا است که بوی یک غذای تازه.
آن ها گذشت می کنند :
زندگی کردن همیشه راحت نیست و همراه با درد ها و رنج ها و سختی هاست. گاهی اوقات رنج ها بسیار سخت می شود و افراد خوشبخت عادت دارند که به راحتی از سختی ها عبور کنند و خودشان را درگیر آن نکنند.
آن ها به راحتی می توانند از مسائل سخت چشم پوشی کنند و به جنبه های مثبت زندگی فکر کنند و اجازه می دهند که احساسات خود را بیرون بریزند اما به سرعت از آن عبور می کنند و شرایط فعلی را پذیرا هستند.
آن ها در مورد افراد دیگر صحبت های منفی نمی کنند:
این افراد بسیار قدرتمند هستند. همیشه خوبی دیگران را می بینند. نکات منفی را چشم پوشی می کنند و می دانند که اخلاق بد در تمام انسان ها وجود دارد و همیشه منتظر نتایج مثبت هستند.
در حقیقت سعی می کنند بد صحبت کردن درمورد دیگران را کنار بگذارند و هیچ گاه زود قضاوت نمی کنند.
آن ها دیگران را به خاطر اشتباه شان سرزنش نمی کنند
افراد شاد سعی دارند که هیچ گاه دیگران را سرزنش نکنند و حتی برای اشتباهاتی که در شرایط فعلی زندگی انجام داده اند و این اشتباه به سلامت و اموال آن ها آسیب زده است.
این افراد همیشه نقش حمایتی از دیگران را دارند و باعث انرژی و شادی و قوت قلب دیگران می شوند. این افراد می توانند جنبه های مثبت هر اشتباه را به دیگران یاد آور شوند و نور امید را در دل آن ها روشن کنند .
_بلوط سمی
پوست شما به روغن موجود این گیاه به شدت واکنش نشان میدهد و نتیجه ی آن وحشتناک است
_شوکران آبی (Water hemlock)
. همین گیاه بود که سقراط را کشت. همه قسمتهای این گیاه به شدت سمی هستند. حتی افراد زیادی بعد از خوردن پرندگانی که دانههای این گیاه را خورده بودند، جان خود را از دست دادند
_آقطی (Elder)
این گیاه مرگ حتمی را رقم میزند. با این وجود، گل این گیاه معمولا به عنوان چاشنی یا دارو استفاده میشود. دانه ها، ساقهها و ریشهها همگی سمی هستند. اگر مقدار کافی از اینها را مصرف کنید دچار مشکل جدی میشوید. قسمتهای سمی گیاه در بدن سیانید میسازند
_خرزهره
خرزهره بسیار سمی است و موجب تهوع، بیقراری و حتی ایست قلبی میشود.
_اقونیطون (Wolfsbane)
اخیرا مردی بعد از باغبانی کشته شد. ماجرا از این قرار بود که او بعد از تماس با این گیاه روی زمین افتاد. او را فورا به بیمارستان رساندند، اما مرد چند روز بعد در اثر نارسایی اعضای بدنش درگذشت.
_تاتوره (Jimsomweed)
_گلپران (Hogweed)
این گیاه بزرگ تا ۴.۲ متر رشد میکند و شیر سمی دارد
_فرفیون (Spurge)
شیره این گیاه حاوی مواد شیمیایی سمی است که وقتی آن را لمس میکنید، وارد پوست شده و باعث مشکلات جدی میشود
_ریواس
بخش سمی اصلی این گیاه برگهای آن هستند.
_شابیزک (Belladonna)
شابیزک یک گیاه سمی است که اگر خورده شود، منجر به علائم متغیری از گیجی تا توهم و مرگ میشود
_پیچک سمی
_کرچک،حاوی یکی از کشندهترین سموم به نام رایسین است که مصرف آن به مقدار زیاد انسان را از پا درمی آورد. منظور از مقدار زیاد، جویدن تنها چند دانه کرچک است.
_کلاهک مرگ
کلاهک مرگ نوعی قارچ است که باید از آن اجتناب کنید. این قارچهای سمی کشنده چند علامت دارند. کلاهک آنها سفید با سایه خاکستری است و کمی رنگ سبز یا زرد دارند. هریک از این علائم را در قارچ مشاهده کردید، بهتر است نزدیک آن نشوید.
_قارچ مرگبار (Amanita)
قارچهای مرگبار یکی دیگر از انواع قارچ هستند که با تمام وجود باید از آنها اجتناب کنید. اگرچه این قارچها برای همه موجودات کشنده نیستند، اما برای ما هستند. به خصوص اگر آنها را بخوریم. برای شناخت این قارچ، باید به دنبال قارچ قرمز با خالهای سفید بگردید. این نشانه اصلی سمی بودن قارچ است. دلیل سمی بودن این قارچ، وجود سم وحشتناکی به نام آماتوکسین است. این سم اگر خورده شود، به آرامی کبد و کلیه را از کار میاندازد.
_خرزه هندی (Rhododendron)
خرزه هندی گیاهی است که بسیاری از ما دیده ایم. این گیاه گلدار زیبا در سراسر جهان یافت میشود. با این حال، در برگهای این گیاه زیبا، یک ماده بسیار سمی وجود دارد. علائم خوردن این گیاه شامل استفراغ، کاهش ضربان قلب و احساس خستگی شدید میشود.
_شیپور فرشته
شاید به خاطر نامش، فکر کنید این گیاه زیاد هم بد نیست. اما اشتباه میکنید. این گیاه به خاطر شکل شیپوری و رنگ طلاییاش این نام را گرفته است، البته شاید هم، چون شما را مستقیم به بهشت میفرستد! شیپور فرشته در آمریکای جنوبی یافت میشود. آنچه این گیاه را کشنده میکند، وجود سم آلکالوئید در برگهای آن است. این سم علائم متغیری از تهوع تا توهم دارد.
دستور العمل تشخیص استخوان بندی و جثه:
با استفاده از متر دور مچ دستتان را اندازه بگیرید.
-اگر اندازه دور مچ دستتان حدود ۱۵ سانتی متر است، استخوان بندی شما معمولی است، اگر اندازه دور مچ تان کمتر از ۱۵ سانتی متر است، استخوان بندی شما ریز است و اگر بیشتر از ۱۵ سانتی متر است استخوان بندی شما درشت است.
-اگر استخوان بندی شما ریز است، برای محاسبه دقیق وزن ایده آل خود ۱۰ درصد از وزنی که در بالا محاسبه کردید را کسر کنید و اگر استخوان بندی شما درشت است یک درصد به وزنی که در بالا محاسبه کردید اضافه کنید.
صدات رو واسه من نبر بالا.
یکی از دلایل پیشرفت تمدن انسانی در طول تاریخ "گفتوگو" بوده
است. مباحثه، گفتمان، دیالکتیک. نه جنگ و جدل و پرخاش.
وقتی در بحثی عصبانی میشوی و شروع میکنی به فریاد زدن،
ناخودآگاه چند پیام را به طرف مقابل میدهی.
یک_ من ضعیفم.
من توانایی حل مسئله را از راه منطقی و با استفاده از دلیل و برهان ندارم و میدانم حق با من نیست و حرفهایم پوچ است و بی
معنی. بنابراین صدایم را بالا میبرم تا تو بترسی و ضعف منطق من پوشیده شود.
دو_ من نمیخواهم این مسئله حل شود.
وقتی گوشهایم را میگیرم و شروع میکنم به داد و قال یعنی برایم اهمیتی ندارد که موضوع پیش آمده برطرف شود. مهم فقط این
است که من حرفم را بزنم و همه کار کنم برای به کرسی نشاندنش.
سه_ من تو را دوست ندارم.
طبیعی و منطقی نیست که همهی توانم را در حنجرهام جمع کنم و با جیغ و توهین و طعنه و تمسخر، آرامش را از طرف مقابلام بگیرم
و ناراحتش کنم. بعد حرف از دوست داشتن بزنم.
چهار_ من کودکم و هنوز به بلوغ فکری نرسیده ام.
در مواجهه با کوچکترین مسئله و موضوعی نمیتوانم خودم و رفتار و گفتارم را کنترل کنم و عصبانی میشوم و از کوره در میروم. اینها ویژگیهای یک فرد بالغ است؟
به پیامهای تلویحی و پنهان دیگر هم میتوان اشاره کرد اما نمیخواهم متن از این طولانیتر شود.این بیت شعر را فردوسی از زبان رستم سروده. رستم که قهرمان بیبدیل شاهنامه است و زور بازو و توانمندی جسمانیاش غیر قابل انکار، بهجای این که بر قدرت بدنی یا جنگاوری و خشونت توصیه کند این حرف را میزند:
بیآزاری و خامشی برگزین
که گوید که نفرین به از آفرین؟