یکی از نقشهای اصلی «برند» یا «تأثیر سازمانی» هر شرکتی را هویت آن شرکت بازی میکند.در بیشتر موارد، طراحی هویت بر اساس مصالح بصری که در شرکت، کاربرد داخلی دارد به همراه مجموعهای از قواعد (در یک دفترچهی راهنما) انجام می شود. این قواعد که هویت را میسازند معمولاً مشخص میکنند که هویت شرکت باید چگونه در رسانههای گوناگون اجرا شود؛ مثلا از راه تعریف پالت رنگهای تأیید شده، فونتها، لیآوت ها، اندازهها و یا مواردی از این دست. این قواعد تضمینکنندهی پایدار ماندن هویت شرکت است که در عوض، برند را به عنوان کلیتی واحد، قابل بازشناسی میکند.
هویت یا «تصویر» شرکت از مواد بصری متعددی ساخته میشود:لوگو (نماد کل هویت و برند)، اوراق اداری (سربرگ، کارت ویزیت، پاکت، غیره)، ابزار بازاریابی (بروشور، تراکت، کتاب و وبسایت)، محصول و بستهبندی (محصول فروشی و بستهبندیای که با محصول ارائه میشود)، طراحی پوشاک (لباسهای واقعی که کارمندان به تن میکنند)، طراحی تابلوها (برای فضای داخلی و خارجی)، پیامها و اقدامها (پیامهایی که از طریق راههای ارتباطی مستقیم یا غیر مستقیم مخابره میشوند)، سایر انواع ارتباطات (صدا، بو، لمسکردنیها و …) هر چیز تصویری که در حکم نمایندهی شرکت باشد. (مثلاً تقویم، ساعت، قلم و …)
همهی این چیزها هویت را میسازند و باید کلیت برند را پشتیبانی کنند. اما لوگو تمام هویت سازمانی و برند را در یک نشانهی قابل تمیز خلاصه میکند. این نشانه، چهرک (آواتار) و سمبل تجارت و در حکم کلیت واحد است.
هویت بصری بطور مشخص مربوط به بخش دیداری است که با حس بینایی انسان مرتبط است . در هویت سازی میتوان از هر کدام یک از حواس پنجگانه استفاده کرد. به عنوان مثال هویت سمعی ، به هویتی اطلاق میشود که شما تنها با شنیدن آن را شناسایی میکنید ، مانند ، موزیکی که هنگام روشن شدن یک موبایل میشنوید .
1- هویت بصری (اهداف و افق ، رنگ سازمانی و… که همگی میتوانند در طراحی هویت بصری نقش داشته باشند)
2- لوگو (نماد ، تصویر)
3-رنگ بندی
4- برند (زمینه فعالیت ، محصول)
شامل تمام مواردی میشود که مخاطب با حس بینایی آن را شناسایی میکند ، مانند ” لوگو ، رنگ سازمانی ، ست اداری ، پترن و…” بنابراین میدانیم که هویت بصری ، لوگو و برند کاملا با یکدیگر متفاوت اند اما هریک در تکامل دیگری موثر است. به عنوان مثال ، رنگی (رنگ سازمانی) که برای لوگو استفاده میکنیم ، تکمیل کننده ی بخشی از ماموریتی ست که “لوگو” در نمایش هویت بصری به عهده دارد.
میتوان گفت که تمام این عناصر ، تکه های یک پازل هستند و باید در جای درست قرار بگیرند. البته این پازل یک پازل با تکه های تعریف شده و منظم نیست که فقط نیازمند چیدمان درست باشد . در طراحی عناصر هویت بصری که شامل ( لوگو ، ست اداری ، رنگ سازمانی و…) میشود گاهی باید از بین المان های نامرتبط و قطعات نامنظم به بهترین ساختار ممکن رسید.
لوگو جزء کوچکی از طراحی هویت بصری برای یک برند محسوب میشود اما نقش بسیار پررنگی دارد به گونه ای که طراحی آن ، ساختار تمام اجزای هویت بصری را تحت تاثیر قرار خواهد داد. زمانی که طراحی لوگو به پایان میرسد طراحی دیگر اجزای هویت بصری براساس آن شروع خواهد شد. البته ترتیب مراحل طراحی دیگر اجزا میتواند ثابت نباشد اما طراحی لوگو قطعا اولین مرحله در طراحی یک پک کامل هویت بصری برای برند خواهد بود. لوگو به خودی خود بار بزرگی از نمایش هویت یک برند را به دوش میکشد بنابراین مهمترین بخش در طراحی هویت بصری محسوب خواهد شد. طراحی یک لوگوی اصولی و مرتبط با اهداف و افق سازمان ادامه ی مسیر طراحی هویت بصری را هموار خواهد کرد. لوگو یک عنصر برجسته در هویت بصری بشمار میرود که تغییر (نه بازسازی) آن در آینده با فراز و نشیب های زیادی روبرو خواهد بود
برای فهمیدن چیستی لوگو، نخست باید درک کنیم که کارکردش چیست.کارکرد لوگو… شناساندن است.لوگو با به کار گرفتن نشان، پرچم، سمبل یا امضا، شرکت را میشناساند. لوگو رأساً شرکت را عرضه نمیکند و به ندرت تجارت را توصیف میکند ]که البته در ایران این تناسب کاملاً برعکس است و به ندرت لوگوها کاری جز توصیف شرکت و تجارت مربوط میکنند[. لوگو معنایش را از کیفیت آن چیزی میگیرد که سمبل آن است و نه بر عکس (وظیفهی لوگو شناساندن است، نه توضیح دادن.) بطورخلاصه، معنای لوگو از شبیه به چه بودنش مهمتر است.
برای درک این مفهوم لوگوها را انسان فرض کنید. ما ترجیح میدهیم که با نامهایمان صدایمان کنند (علی، حسن، فرهاد) تا این که با توصیفاتی گیج کننده و فراموش شدنی مثل: «اون یارو مو بلنده که همیشه صورتی میپوشه». همین قضیه دربارهی لوگو هم صادق است. لوگو باید تجارت را به شکلی به یادماندنی و قابل تمیز بشناساند، نه آنکه به شکل تحت اللفظی توصیف کند تجارت چه کاری را انجام میدهد.
همچنین مهم است توجه داشته باشیم که لوگو تنها پس از آنکه دیگر به چشم آشنا بیاید میتواند انتظارات را از کارکرد خود برآورده کند؛ درست همان طور که ما باید اول نام افراد را یاد بگیریم تا بتوانیم آنها را بازشناسیم. در گاهی مواقع لوگو نیاز به ریدیزاین یا بازسازی مجدد جهت تاثیر گذاری بیشتر یا به روز شدن دارد.
پس یادمان نرود: لوگو، تجارت یا محصولی را در ساده ترین شکل قابل شناسایی میکند.
رنگ سازمانی بزرگترین بخش هویت بصری را در برمیگیرد و انتخاب دقیق و صحیح آن بسیار مهمتر از طراحی لوگو خواهد بود. این تفسیر از اهمیت لوگو و طراحی آن کم نمیکند ، اما رنگ سازمانی در هویت بصری بسیار بسیار حائز اهمیت است . شاید با تغییر لوگو در آینده بازهم بتوانید به جایگاه خود بازگردید اما تغییر رنگ سازمانی هرگز توصیه نمیشود. دلایل قابل توجهی در اینباره وجود دارد.
1- مهمترین عنصری که مخاطب در نگاه اول (ناخودآگاه) به آن توجه می کند رنگبندی است.
2- بخش بسیار وسیعی از هویت بصری را در برمیگیرد که شامل رنگبندی لوگو ، ست اداری ، تبلیغات محیطی و اینترنتی ، فرم اداری و … خواهد بود.
3- رنگبندی مهمترین عنصری ست که مخاطب حتی بدون دیدن لوگو میتواند به سرعت برند شما را با آن بیاد بیاورد.
4-پراکندگی رنگبندی در طراحی هویت بصری یک نقص بزرگ محسوب میشود ، رنگبندی باید مرتبط و دایره ی آن حتی المکان محدود به یک یا دو رنگ باشد .
نکته : در برخی موارد با استفاده از تعدد رنگبندی میتوان یک مفهوم را منتقل کرد . به عنوان مثال رنگبندی استفاده شده در لوگوی eBay سعی در انتقال یک مفهوم مرتبط با کسب و کارش دارد. به هرحال تعدد رنگبندی در طراحی هویت بصری هرگز توصیه نمیشود مگر در مواردی که استفاده از رنگهای متعدد ، بهترین گزینه برای انتقال یک مفهوم باشد.
طراحی اوراق اداری نیز یک بخش مهم در هویت بصری ست. معمولا مکاتبات رسمی بین شرکت ها و سازمان ها با این اوراق انجام میشود . در واقع یک زبان دیداری در تعاملات است که میتواند در جلب اعتماد بسیار موثر باشد. طراحی ست اداری خود از قواعد و اصولی پیروی میکند ، اما بخشی از آن که مربوط به هویت بصری میشود ، شامل ارتباط و هماهنگی بین رنگ ها ، الگو ها و… در طراحی آن است. معمولا از الگوهایی (پترن) در طراحی اوراق اداری استفاده میشود که بخشی از بسته ی هویت بصری یک برند را تکمیل میکنند . بهتر است این الگوها بادرنظر گرفتن ساختار لوگو طراحی شود.
مطمئناً برند موضوع سادهای نیست. کتابها و نشریات بسیاری دربارهی این موضوع نوشته شده است؛ اما در چند کلمه میتوان «برند» را شرکت، خدمات یا محصولی تعریف کرد که ادراک مشتری یا مخاطب “تشخص” برایش قائل شده است. بر این اساس باید اضافه کرد که طراح گرافیک نمیتواند برند «بسازد» و تنها مخاطب است که میتواند چنین کاری کند. کار طراح گرافیک شکل دادن به شالودهی برند است.
بسیاری از مردم بر این باورند که برند فقط تعدادی عنصر را در بر میگیرد (چند رنگ، چند فونت، یک لوگو، یک شعار (اسلوگان) و شاید هم موسیقی را بتوان به آن اضافه کرد) اما واقعیت برند بسیار پیچیدهتر است. میتوانیم بگوییم برند «تأثیر سازمانی» است.
مفهوم مرکزی و ایدهی بنیادین نهفته در داشتنِ «تأثیر سازمانی» این است که هر آنچه که یک شرکت انجام دهد، هر آنچه که مالک آن باشد و هر آنچه تولید کند، باید بازتاب ارزشها و آرمانهای آن شرکت در حکم یک کلِ واحد باشد.
استمرار این ایدهی مرکزی (تأثیر سازمانی داشتن) است که شرکتی را ساختمان میبخشد، آن را به پیش میبرد و بیان میکند که شرکت نمود چه چیزی است و به چه باوری اعتقاد دارد و موجودیتش به چه دلیلی است؛ نه فقط تعدادی فونت و چند رنگ و لوگویی و شعاری.
برای مثال بیایید نگاهی به شرکت معروف «اپل» بیندازیم. شرکت اپل، فرهنگ سازمانی انسانگرا و اخلاق سازمانی قدرتمندی را به نمایش میگذارد که مشخصهی آن ارادهگرایی و حمایت از مشارکت مفید در اجتماع است. این ارزشهای تجارت در هر عملی که از آنها سر میزند کاملاً آشکار است، از محصولات نوآورانه و تبلیغاتشان گرفته تا خدماترسانی به مشتریان. اپل برندی است از نظر عاطفی انسانگرا، که واقعاً با مردم پیوند برقرار میکند. وقتی مردم محصولاتشان را میخرند یا از خدماتشان استفاده میکنند احساس میکنند که جزئی از برند هستند یا حتی فراتر، عضوی از قبیله. این پیوند عاطفی است که برند آنها را میسازد (نه محصولاتشان به تنهایی و یا لوگوی گازخوردهشان).
امروز لوگو از اهمیت خاصی در دنیای برخوردار است. لوگو می تواند یکی از مهمترین ظواهر بصری برند شما باشد که در ذهن کاربران لوگوی ماندگار خواهد بود. لوگو دارای اهمیت فراوان در امرتبلیغات است، به صورتی که امروزه کسانی که با ذهن باز به دنبال گسترش کسب و کار خود هستند، خواهان لوگویی خاص، به یادماندنی و اثرگذار در ذهن بینندهاند. این طرح می تواند معرف سازمان بوده و باعث برقراری ارتباط موثر با مخاطبان گردد.
ایده پردازی مهمترین قسمت طراحی لوگو می باشد. تفکر در نخست هرکاری پیشنهاد شده است اما نوع تفکر کردنی که قصد ماست ایده پردازی می باشد. طراحی لوگو نیازمند برنامه ریزی دقیق و ایده پردازی بسیار است و خلق اثری که بتواند منعکس کننده کسب و کارتان و آنچه نیاز است تا برند شما در اذهان مخاطبان بماند، مهم می باشد.
اهمیت طراحی لوگو برای طراحان هم پوشیده نیست، به صورتی که آنها با خلاقیت و الهام از طرحهای دیگر، لوگوی ماندگار و تأثیرگذاری را خلق میکنند. کمی فکر کنید و لوگو برندهایی که به ذهنتان می رسد را روی یک کاغذ رسم کنید. چه نکاتی بیشتر در مورد این طرح ها مشهود است؟ رنگ؟ حروف؟ سادگی؟
در ادامه به بررسی چند نکته در مورد طراحی لوگو میپردازم که دانستن آن برای هر طراحی لازم است. شاید برخی از نکتهها را هر طراحی به طور خودآگاه یا ناخودآگاه در طرحهای خود به کار ببندد ولی دانستن این نکتهها برای طراحان تازه کار و یا کسانی که تازه وارد عرصه طراحی شدهاند لازم است.
لوگویی که دارای جزییات زیاد و پیچیده است نه تنها به سختی طراحی می شود بلکه به سختی هم به خاطر سپرده شده به یاد آورده می شود. چرا وقت خود را با طراحی یک لوگوی پیچیده و پر از جزییات تلف کنیم در حالی که همه ما می دانیم که یک لوگوی ساده جذابیت ویژه ای دارد. طراحی لوگو شرکت های بزرگ دنیا را به خاطر بیاورید؛ همه آنها دارای لوگوی ماندگار هستند که شامل طرحی ساده است که تمامی مردم در سراسر دنیا بتوانند آن را درک کرده، با آن ارتباط برقرار کنند
در طراحی لوگو ساده باید توجه ویژه ای به این موضوع داشته باشیم که تمام جزئیات برند را در لوگو درج نکنیم و لوگوی را پیچیده طراحی نکنیم زیرا لوگوهای شلوغ و در اصطلاح کلاسیک در ذهن به سختی ثبت می شوند
روانشناسی رنگ چه در امور شخصی و چه در امور تجاری از جالب ترین جنبه های برندسازی می باشد. تحقیقات نشان داده اند که رنگ ها ، معانی مختلفی ( روانشناسی رنگ ها ) را به صورت ناخودآگاه منتقل می کنند. به همین دلیل رنگ ها یک ابزار روانشناسی بسیار قوی در طراحی لوگو می باشد. یادگیری روانشناسی رنگ برای یک طراحی تاثیرگذار بسیار حیاتی است. ذهن بشر به محرکهای بصری بیشترین پاسخ را دارد و رنگ یکی از اصلی ترین فاکتورها در کیفیت این پاسخ است.
یک لوگوی خوب می تواند به صورت تک رنگ و یا با استفاده از چندین رنگ مرتبط بیان کننده هدف باشد. برای حفظ سادگی لوگو، از رنگ های ساده، کمتر از سه رنگ، استفاده کنید.
لوگو باید منحصر به فرد باشد تا مشتری بتواند با استفاده از آن محصولات شما را از سایر رقبا تشخیص دهد. تقلید از لوگوهای دیگر شرکت ها راهکار مناسبی نیست و با طراحی حرفه ای لوگو در تضاد است. این مهم است که برای طراحی نشانه تفاوت ایجاد کنید و لوگوی ماندگار داشته باشید.
چه عواملی باعث میشوند یک طراح لوگو حرفه ای شویم؟ مراحل تبدیل شدن به یک طراح لوگو حرفه ای بی نظیر چیست؟ طراحی گرافیک اصطلاحی عام برای حرفه ای متشکل از طراحی حروف،تصویرسازی،عکاسی و چاپ است. طراحی گرافیک امروزه تبدیل به یک هنر عمومی شده است. علاقه مندان به این رشته هر روز زیادتر می شوند اما چگونگی طراحی هم بسیار مهم است.هنر گرافیک شاخه های متعدد و متنوعی دارد، از یک طرف به عرصه تبلیغات فرهنگی و تجاری و صنعت و از سوی دیگر در سینما و تلویزیون کاربرد دارد.این هنر با معماری و موضوعات ارتباط محیطی نظیر علائم راهنمایی و رانندگی و کمک به زیباسازی فضاهای شهری نیز ورود پیدا کرده و از دیگر سو مواردی چون طراحی تمبر و اسکناس،طراحی کاشی،کاغذهای بسته بندی، کاغذ دیواری، پارچه و … را نیز شامل می گردد.
حال چگونه طراح لوگو حرفه ای شویم، با مطالعه و تحقیق در مورد طراحان موفق، گروه طراحی لوگو ایران خصوصیات مشترکی میان تمام آنها یافته است. برای حل یک مسئله گرافیک در طراحی بیش از یک راه مناسب وجود دارد و از این رو طراح نیز باید با به کار گرفتن عناصر بصری به شیوه های مختلف سعی کند برای یک موضوع بیش از یک طرح مناسب بیابد.
بسیاری از گرافیست های بزرگ با فروتنی آغاز به کار نمودند. آنها همیشه در حال یادگیری هستند، مسایل جدید را امتحان میکنند و دایما در حال نت برداری هستند. آنها به این دلیل رشد نمودند که به عقاید افراد پیرامون خود بها میدهند یعنی گوش دادن.
اخبار،مقالات،آموزش های داده شده در سایت های گرافیکی و انجمن های مختلف را پیگیری کنید و از آنها نردبانی درست کنید برای ترقی خودتان ، سایت ها و انجمن های فارسی زبان بسیار خوبی در ضمینه گرافیک و حتی فتوشاپ کار می کنند که می توانند کمک شایانی به شما در طراحی کنند.
شما باید در معرض آنچه که در جهان طراحی میگذرد قرار بگیرید. شما روزانه سایت های زیادی را مشاهده می کنید یا بنرهای تبلیغاتی و بیلبوردهای مختلفی را در سطح شهر می بینید، شما اگر به همین طرح ها و طرز ترکیب رنگ ها و استفاده از ابزار دقت کنید می توانید این طرح ها را در ذهن خود ضبط کنید و در هنگام طراحی ذهن خلاق تری داشته باشید و طرح های جالب تری را ارائه دهید.
وقتی از شما انتقاد می کنند بلافاصله از کوره در نروید، شاید این انتقادات به این دلیل باشند که شما پیشرفت کنید. اگر شما در برابر انتقادهای وارده نمی توانید آرامش خود را حفظ کنید شاید به این دلیل باشد که می ترسید چیزی را از دست بدهید. چه چیزی؟ آیا واقعا ترس شما بجاست؟اگر شما به راستی دلیل آن را ندانید هرگز نمی توانید آن مشکل را حل کنید، پس در ابتدا سعی کنید ریشه انتقادات را کشف کنید. در مدت زمانی که از شما انتقاد می کنند سعی نکنید به دفاع از خود برخیزید و صحبت های طرف مقابل را به منظور دفاع از خویش قطع کنید.
تخیل و خلاقیت از ارکان اصلی ایده پردازی و انجام کارهای هنری می باشد.یک طراح خوب می اندیشد و براساس زمانبندی مشخص شده تصمیم به ایجاد یک اثر می گیرد. داشتن ذوق هنری و مهارت در طراحی،داشتن اطلاعات کافی از حیطه ها و تخصص های مرتبط مانند: چاپ و عکاسی، تصویرگری و طراحی،توانایی مدیریت زمان و انجام کار .
تخیل و خلاقیت – که از ارکان اصلی ایده پردازی و انجام کارهای هنری می باشد.
داشتن ذوق هنری و مهارت در طراحی
داشتن اطلاعات کافی از حیطه ها و تخصص های مرتبط مانند روش های چاپ و عکاسی
توانایی مدیریت زمان و انجام کار مطابق با بودجه و زمانبندی آن
آگاهی از آخرین تغییرات و اطلاعات در حوزه گرافیک
روانشناسی رنگ
امروزه نرم افزارهای رایانه ای یکی از مهم ترین ابزارهای اصلی کار گرافیست است که یاری گر او در رسیدن به اهدافش می باشد. بهتر است قبل از شروع طراحی لوگو یک نرم افزار انتخاب کنید و با ابزارهای آن آشنا شوید که معمولا گرافیست ها با فتوشاپ کار میکنند قبل از طراحی باید عنوان تصویری را که میخواهید طراحی کنید را روی کاغذ رسم کنید.
هیچ طراح گرافیکی نمی تواند در یک فضای تهی و بدون فکر شکوفا شود و پیشرفت کند، لذا جستجو ویافتن منبع الهام و ایده، با مطالعه و دیدن پروژه های دیگر طراحان می تواند به طرز شگفت انگیزی یکی از مهمترین بخشهای پیشرفت یک طراح باشد. یک طراحی متعادل و پیرو مد روز ( در هنرهای دیجیتال ) به سبک و سیاق خلق شده توسط خودتان باعث خلق طرح های منحصر به فرد و تازه و نو می شود.
اغلب بازاریابان اهمیت انتخاب نام برند را نادیده می گیرند، «آنچه از نظر آن ها اهمیت دارد، خود محصول است و مزایایی که این محصول در اختیار مشتریان قرار می دهد». زیراکس، نخستین تکثیرکنندهی اوراق ساده بود. این ایده فوق العاده، نام تجاری معتبر و نیرومند آن را در اذهان تثبیت کرد.
اما امروزه، تمامی ماشین های تکثیرکننده، چون زیراکس عمل می کنند. تفاوت در عمل محصول نیست، بلکه در نام محصول است. از این رو بر آن شدیم تا شما را با ۷ قانون بسیار مهم در انتخاب نام برند آشنا کنیم.
قبل از اینکه به نام گذاری برند خود بپردازید اولین کارتان این باشد که رقبای اصلیتان را تحلیل و بررسی نمایید.بزرگترین اشتباه در هر مرحله از برندسازی چه انتخاب نام، طراحی لوگو و هویت بصری برند و چه جوهره برند و استراتژی نام تجاری و … هرگز از رقیب تقلید نکنید. دقیقا متمایز رقبایتان رفتار کنید. لکسوس یک نام متمایز بی معنی است ولی پر فروش ترین اتومبیل در آمریکاست حتی بیشتر از بنز و بی ام دابلیو.اگر کوکاکولا بر اصالت و قدیمی بودن خود تاکید می کند،
پس پپسی باید بر جدید بودن و به روز بودن پا فشاری کند. در انتخاب حروف نام تجاری هم این موضوع صدق می کند. اگر نام کوکاکولا بر پایه حرف ک استوار است نام پپسی باید هر چیزی غیر از ک را نشان دهد. ساختاری که پپسی برای لوگوتایپ خودش برگزیده کاملا نرم ، ساده و مدرن است دقیقا متضاد لوگوتایپ کوکاکولا.
نام های تجاری که در آن ها برخی حروف تکرار می شوندو همچنین دو یا چند آوای شبیه به هم تولید می کنند از قدرت فوق العاده ای برخوردارند.از برند های داخلی می توانیم به مزمز، دامداران(بین دا و را)، نیک کالا(حرف ک)و از برندهای خارجی می توان به کوکاکولا(حرف ک)، کیت کت و ولوو اشاره نمود. اولین واژگانی که کودکان یادمی گیرند و به خوبی به یاد می آورند کلماتی چون ماما،بابا، لولو، هاپو و … می باشد.
در شلوغی تبلیغات امروز و افزایش هزینه های بازاریابی و تبلیغات،نامی که بتواند فعالیت برند را با خود حمل کند به عنوان سرمایه ای گرانبها شناخته می شود.سال ها پیش در آمریکا از ترکیبات بلغور ذرت، پنیر و نمک محصولی تولید شد که نام آن را cheez doodles گذاشتند به معنی ترق تروق کننده پنیری.
بعد از اینکه این محصول در ایران برای اولین بار تولید شدشرکت مینو بسیار هوشمندانه نام آن را ، پفک نمکی گذاشت.( پف کننده کوچک نمکی).این نام بسیار قدرتمند تبدیل به یک نام جنریک گردید.
مثال هایی همچون شامپی کلییر، مایکروسافت(تولید کننده پر کاربرد ترین نرم افزارهای دنیا)، تویز آر آس (بزرگترین فروشنده اسباب بازی در آمریکا) و … از این قانون مهم استفاده نموده اند
شخصیت ها، حیوانات و موضوعاتی که نماد چیزی شناخته می شوند می توانند به عنوان ایده ای قدرتمند در انتخاب نام برند استفاده گردند.مانند انتخاب نام مارکوپولو (نماد شخصی که بیشتر عمرش در سفر بوده) برای یک آژانس مسافرتی و یا جگوار برای یک شرکت خودرو سازی و یا برند عمه جمیما (نماد تجربه در آشپزی) برای یک برند تولید پودر پنکیک و …
اگر ترکیب دو یا چند کلمه، یک نام خوش آوا را تولید کرد می تواند به عنوان نامی موثر تلقی گردد.لزوما می تواند معنی خاصی هم نداشته باشد ولی خوش آوا و شکه کننده باشد.مانند آدیداس که از ترکیب نام موسس به وجود آمده است (آدولف داستلر)، فدکس (Federal Express) و نابیسکو (National Biscuit Company) و…
هرچه نام کوتاه تر باشد بهتر در ذهن می ماند.گاه ممکن است که نام کوتاه نباشد ولی ساده باشد. هرچه نوع حروف استفاده شده در نام تجاری کمتر باشد مفهوم سادگی را می توان به آن اتلاق کرد.مانند google که در طبقه بندی نام ها کوتاه نیست ولی ساده محسوب می شود چون تنها از چهار نوه حرف استفاده شده است.
یکی از سوالاتی که در دوران دبستان می پرسیدند آن بود که فلان کلمه چند بخش دارد . این سوالی مهم در انتخاب نام تجاری موفق است .نام هایی که به راحتی هجی شوند و بخش بندی کمتری داشته باشند اثر گذاری بالایی دارند.مانند سن ایچ و چی توز که دو بخش دارد. نمونه های ناموفق نیز می توان به داروسازی فارابی که هشت بخش دارد و یا لاستیک بارز که ۵ بخش دارد.
این که شما یک شغل آزاد دارید و یا کارمند یک شرکت 100 نفره هستید، فقط یک تفاوت در نام شغل است. کسب و کارها ثابت نیستند. کسب و کار شما میتواند در مسیر صعودی و یا نزولی خود باشد. بهبود سازگاری به منظور بهبود کسب و کار شما یک انتخاب آگاهانه است. نه تنها باید زمانتان را متعادل کنید، بلکه باید منطقه درستی برای کسب و کار انتخاب کنید که بیشترین تاثیر را داشته باشد.
این 10 راهنمایی به شما در بهبود بخش هایی از کسب و کارتان که بیشترین سود را به خود اختصاص میدهد، کمک میکند.
این موضوع جالب است که چطور تعدادی از کسب و کارهای کوچک محاسبه دقیقی از تعداد گردش مالی روزانه، هفتگی و ماهیانه دارند. ضروری است که زمان لازم را برای صرفه جویی در جریان نقدی صرف کنید. اگر مهارت مالی ندارید یک حسابدار استخدام کنید، اما هنوز هم در چرخه هستید!
مشابه حفظ امتیاز، تنظیم اهداف نیز بخش مهمی از موفقیت کسب و کار است. تعیین اهداف و استفاده مداوم از آنها به عنوان یک ابزار برنامه ریزی، برای اطمینان از اینکه شما در کسب و کار کوچک خود به جلو حرکت می کنید.
این راحت است که پول خود را در بازاریابی نامناسب هدر دهید. ما باید یادبگیرید که چگونه با بودجه کم، از بازاریابی با تاثیر بالا برای بهبود کسب و کار کوچکتان استفاده کنید. یک یا دو تاکتیک جدید را تست کنید و قبل از اینکه آن را به ترکیب بازاریابی خود بیفزایید ببینید کدام یک بهتر عمل میکند.تبلیغات و گرافیک یکی از قسمت های مهم بازاریابی به شمار می رود.
ارائه یک کسب و کار قدرتمند می تواند به شما کمک کند تا کسب و کار کوچک خود را به سرعت بهبود بخشید. با یادگیری مقدماتی ارائه کسب و کار به یاد ماندنی، شروع کنید.
کسب و کار در خلأ انجام نمیگیرد. حوادث و تغییرات جهانی بر کسب و کار شما اثر میگذارد. در صنعت و جامعه محلی خود درباره روند مسائلی که اتفاق می افتد، پویا باشید.
عملکرد فروش یک جنبه برای بازدهی بالای بهبود کسب و کار است؛ و این موضوع که شغل آزاد دارید یا اداره تیم فروش برعهده شماست تفاوتی ندارد، شما باید بر بهبود فروش تمرکز کنید.
هر صنعت روش های خود را برای انجام کارهایی که آزموده و درست هستند، دارد. دوری از تلف کردن پول و زمان بازتولید صنعت، عموما یک رویکرد خوب است؛ مگر اینکه شما در ساخت آینده گوگل قرار داشته باشید.
کارکنان با استعداد و انگیزه، می توانند پیشرفت های بزرگی در کسب و کار ایجاد کنند. یاد بگیرید که چه انگیزه ای کارکنان شما را به عملکرد بالایی سوق میدهد.
هر صاحب کسب و کار موفقی تصور روشنی از محدودیتهای خود دارد. با شناخت نوع شخصیت کارآفرینی خود، می توانید منابع خود را مدیریت کنید و در رابطه با نقاط ضعفتان کمک بگیرید.
مداومت روی یک کسب و کار کوچک کار دشواری است. گاهی اوقات بهترین راه برای بهبود کسب و کار و احیای اشتیاقتان این است که به تعطیلات بروید.
بهبود کسب و کار یک راه زندگی برای موفقیت است. این 10 راهنمایی سریع را برای سرعت بخشیدن به تجارت کوچک خود اعمال کنید.