یکی از مشکلاتی که برای فرش ها ممکن است رخ بدهد به وجود آمدن لکه های مختلف روی آن ها است. پاک کردن هر کدام از این لکه ها نیز روشی مخصوص به خودشان را دارند چرا که در صورت عدم توجه ممکن است فرش از آنچه هست خراب تر شود. در اینجا به نحوه پاک کردن تعدادی از این لکه ها اشاره می کنیم.
لکه چای و قهوه روی فرش و موکت مانند از بین بردن لکه شیر است و باید ابتدا اضافی آن را برداشت و با آب نیمه گرم و مقداری پودر لباس شویی و اسفنج آن را تمیز کرد و اگر لکه ها باز باقی ماند از آب اکسیژنه ۵ درصد و مقداری آب لکه زدایی را ادامه دهید تا خوب پاک گردد و سپس با دستمال محل را خشک کنید و مالش دهید تا زیبایی خود را پیدا کند و مثل قبل تمیز و زیبا گردد.
لکه چسب ها از جمله سمج ترین لکه هایی هستند که می توان از آن ها نام برد. این لکه ها می توانند فرش شما را از بین ببرند چرا که وارد تار و پود فرش می شوند. برای پاک کردن این لکه ها ابتدا به اندازه یک قاشق غذاخوری مایع تمیز کننده با PH متوسط را با مقداری آب ولرم مخلوط کنید و همچنین می توانید مقداری نیز آمونیاک به آن اضافه کنید تا چسب ها را به راحتی بتوانید پاک کنید. البته توجه داشته باشید که درصورت استفاده زیاد از آمونیاک ممکن است فرش شما زودتر پوسیده شود.
شاید گاهی برای شما رخ بدهد که اشک های شمع در تولدها و یا در زمان قطعی برق روی زمین افتاده و لکه هایی را به وجود آورد. برای حل این مشکل یک کاغذ قهوه ای رنگ یا یک کاغذ خشک کن روی نقطه مور دنظر بگذارید و سپس یک اتوی داغ را روی خشک کن یا پاکت بگذارید پس از چند دقیقه شمع به کاغذ می چسبد در صورت لزوم این کار را چند بار تکرار کنید.
این لکه ها از جمله سرسخت ترین و محتمل ترین لکه هایی هستند که می توانید روی فرش پیدا کنید. این نکته را در خاطر داشته باشید که بهترین پاک کننده برای این لکه ها گلیسیرین است. در ابتدا مقداری از گلیسیرین را روی محل مورد نظر بریزید و به آرامی آن را تمیز کنید سپس دوباره این کار را ان
جام دهید و مقداری لکه پاک کن نیز روی آن بریزید و برای نیم ساعت آن را روی محل بگذارید سپس آن را بشویید. با این کار باید تمام لکه های حاصل را از بین برود.
یکی از لکه هایی که شاید کمتر با آن روبه رو شوید لکه های دوده است. البته بهتر است با نحوه تمیز کردن آن آشنا باشید تا در زمان نیاز بتوانید از آن استفاده کنید. برای از بین بردن آثار دوده بویژه بر روی فرش یا موکت تیره بایستی مقداری نمک روی لکه بپاشید.
برای از بین بردن آدامس بایستی از یخ استفاده کرد بدین صورت که قطعات یخ را روی آدامس قرار دهید تا آنکه کاملاً سخت و شکننده شود سپس برای از بین بردن آثار آن از یک ماده شوینده استفاده کنید. البته به غیر از یخ می توانید از سفیده تخم مرغ نیز استفاده کنید همچنین روش استفاده از آن نیز به مانند یخ است.
در خانه هایی که دانش آموزها هستند این لکه بسیار زیادی دیده می شود. برای این منظور مقدار زیادی اسپری موی مخصوص روی لکه بپاشید. بگذارید خشک شود سپس به آرامی با محلول آب و سرکه آن را تمیز کنید. البته توجه داشته باشید که میزان سرکه ای که استفاده می کنید به اندازه ای نباشید که تارهای فرش را خراب کند.
دکتر حسن اکبری محقق طب سنتی :
مرکز سودای بدن طحال است، وقتی غذا میخوریم و به معده وارد میشود پس از هضم اولیه آن که حدود 2 ساعت طول می کشد یک شیره گوارشی به نام "کلیوس" تشکیل میشود که از معده وارد روده و از رودهها از طریق عروق وارد کبد می شود و در کبد این شیره به "کیموس" تبدیل می شود.
کیموس 4 جزء دارد خون،بلغم،صفرا و سودا . این سودا سرد و خشک است و سنگین میباشد و اگر غذایی بخوریم که سودای سنگین تولید کند اجازه عبور راحت خون در عروق را نمیدهد.
وقتی که خون به راحتی به مغز ما نرسد در عملکرد بهتر آن اختلال ایجاد میشود و باعث کج خلقی و بد اخلاقی فرد می گردد. بنابراین بهتر است طبق همه توصیهها در هنگام خواب اول مدتی به سمت راست و سپس به سمت چپ برگردیم و بخوابیم و وقتی از خواب بلند می شویم بهتر است مدتی در سمت راست خود بمانیم، سپس برخیزیم چرا که این موضوع بهترین حالتی است که باعث می شود سودا در کمترین حالت خود قرار بگیرد.
وی با اشاره به بحث "بلند شدن افراد از دنده چپ به چه معناست" تصریح کرد:
وقتی فرد از طرف چپ خود بلند شود چون طحال در طرف چپ بدن قرار گرفته و مرکز تجمع سودا است میزان زیادی سودا ممکن است وارد خون شود و فرد را بدخلق کند به همین دلیل است که وقتی یک نفر بدخلقی می کند می گویند مگر از دنده چپ بلند شدی؟
بنابراین باید از مصرف غذاهای سودازا مانند گوشت گاو،فست فودها،سسها و ... تا حد امکان بپرهیزید، چراکه سودای بدنتان را زیاد می کنند و بد اخلاق می شوید، در واقع به دلیل همین تغذیه نادرست است که کودکان امروزی نیز کمی کج خلق شدهاند.
_ حتما باید سیگار بکشید. در طول تاریخ یک مورد روشنفکر غیرسیگاری هم مشاهده نشده است. (اگر وسعتان میرسد سیگار برگ و مارلبرو. اما اگر از روشنفکرانی هستید که با نظام سرمایهداری مشکل دارید، بهمن بکشید.)
_ در ظاهرتان تغییرات زیادی بهوجود آورید. بههرحال شما این فرصت را ندارید که با تک تک آدمها صحبت کنید و به آنها بقبولانید که روشنفکر هستید. پس باید از هر امکانی استفاده کرد تا هر کس شما را دید، در صدم ثانیه متوجه شود یک روشنفکر دیده. عینک، مدل مو، مدل ریش و سبیل، دستبند، گردنبند، انگشتر، گوشواره، لباس و همه و همه باید خاص و متفاوت با دیگران باشد.
پینوشت: اهمیت لباس بیشتر از سایرین است. لباس فقط یک پوشش نیست، وسیلهای است برای انتقال این پیام که دیگران عقبماندهاند و شما جلومانده. حتما حواستان به گشاد، کثیف و شرحهشرحه بودن لباس باشد تا امتیاز کامل این مرحله را بگیرید.
مثلا خود من از روزی که خیلی روشنفکر شدم یک کت گلبهی میپوشم که دو سایز برایم بزرگتر است با یک شلوارک راهراه سفید و مشکی، یک لنگه کفش چرم قهوهای و یک دمپایی ابری لاانگشتی. البته اینها همهی بروز و ظهور روشنفکریام نیست. از روی کت، یک رکابی آبی روشن هم تن میکنم که خیلی خاصتر باشد.
_ در بحثهای ادبی بههیچعنوان خود را طرفدار کتابهای معروف یا عامهپسند نشان ندهید. سعی کنید از یکی دو نویسنده و شاعر نام ببرید که 99 درصد مردم اسمشان را هم نشنیدهاند و خود را شیفتهی آثار آنها نشان دهید. "انونو کوماچی" و "والت ویتمن" گزینههای خوبی هستند.
_ همیشه همراه خودتان یک کتاب قطور با عنوانی دهانپرکن و پر طمطراق داشته باشید. و طوری این کتاب را حمل کنید که دیگران اسمش را ببینند. پیشنهاد من این چند کتاب است: "تاریخمندی فهم در هرمنوتیک گادامر"، "جهان همچون اراده و تصور شوپنهاور"، "موریس مرلوپونتی و پدیدارشناسی ادراک".
_حتی اگر پاپکورن در دست در صف خرید بلیت سخیفترین کمدیها ایستادهاید، سینمای ایران را نقد کنید و بگویید فیلم فقط فیلمهای تارکوفسکی، پاراجانف، برگمان و گدار.
_ وقتی کسی کنارتان بود آهنگهای کلاسیک، بیکلام یا خارجی گوش کنید.(میدانم سخت است شنیدن بتهوون و شجریان و فرهاد و لئونارد کوهن، اما طاقت بیاورید. همین که تنها شدید با آهنگ "دختر احمدآباد تو عروس بندری" یا "خوشگلا باید برقصن" روحتان را جلا دهید.)
_ شیوهی صحبت کردنتان را تغییر دهید. طوری که اگر 20 ثانیه با کسی حرف زدید متوجه شود با چه روشنفکر خفنی طرف است. حتما یکی در میان از کلمههای خارجی استفاده کنید. چند واژهی قلمبه سلمبه هم یاد بگیرید. پارادایم، لائیک، اگزیستانسیالیسم و کلماتی از این قبیل. اصلا هم نگران معنایش نباشید نه خودتان بلدید، نه شنونده.
_ به هیچ عنوان ساکت نباشید. در هر بحثی شرکت کنید. سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، علمی و هرچیز دیگر. در همهی زمینهها صاحب نظر باشید و شروع کنید به صحبت کردن. (جوری هم ژست بگیرید که این پیام منتقل شود: هیچکس هیچی نمیفهمه فقط من میفهمم.)
تبریک میگویم. از این لحظه به بعد شما یک روشنفکر درجه اول هستید. بروید و فعالیتهایتان را شروع کنید. موفق باشید.